کوروش، فریدون یا کیخسرو؟!
اما باید در نظر داشت که با توجه به زمان فریدون و نظریه هایی که درباره وی گفته می شود(فریدون یک شخص نبوده بلکه یک دوره تاریخی بوده است)، تنها روایات کوروش با وی آمیخته شده است، اما زمان کیخسرو و همچنین شخصیت وی به کوروش می خورد.
همانطور که اشاره شد، شاهنامه ابتدا با پادشاهان پیشدادی شروع می شود. پادشاهانی مانند کیومرث، هوشنگ، جمشید و فریدون. به نظر می رسد زمان پیشدادیان با دوره پیش از تاریخ ایرانیان هماهنگی دارد؛ به طوری که برخی از پژوهشگران آنها را یک شخص ویژه نمی دانند بلکه یک دوره تاریخی می دانند. همانطور که اشاره شد برخی، جمشید را نماد دوره تابندگی آریاها می دانند و فریدون را هم دوره چند بهره شدن نژاد آریا می دانند. شاید دوره های پیش از تاریخ ایرانیان به صورت پادشاهان در افسانه های ما ظاهر شده اند و به احتمال قوی داستان های دلکشی که درباره آن ها گفته می شود ریشه در داستان های تاریخی پادشاهان دیگر، دارد. شباهت های بین فریدون و کوروش باعث شده است، بسیاری از داستان های کوروش در قالب فریدون نقل شود. برای مثال در ذهن مردم مانده است که پادشاهی بزرگ که بسیار دادگر و نیک سیرت بوده است و آژدهاک را شکست داده، چنین و چنان کرده است؛ پس تصور کرده اند که این روایت مربوط به فریدون بوده است. اما شاید فریدون یک شخص ویژه نباشد.
از طرفی به نظر می آید زمان کیخسرو مرتبط با دوره ای است که اشخاص و پادشاهان روی کار بودند. همانطور که پیش از این گفته شد با پژوهش های انجام گرفته به نظر می آید کیانیان شاهنامه، بیشترین آمیختگی را با مادها و هخامنشیان دارند. کوروش که مادرش یک مادی بوده است در ادامه پادشاهان ماد بر روی کار می آید و نمی توان به طور کامل ماد ها و هخامنشیان را از هم جدا دانست؛ از این رو بسیار طبیعی است که هر دو با نام کیانیان در شاهنامه دیده شوند. تغییر و تحولاتی که در پی آمدن کوروش رخ داد را می توان با تحولاتی که با آمدن کیخسرو در دوره کیانیان بوجود آمد مقایسه کرد. چنین تحولی را فریدون هم در دوره پیشدادیان بوجود آورد.
روی هم رفته جایگاه فریدون و شخصیت و منش کیخسرو مانند کوروش می باشد. زمان کیخسرو هم با کوروش هماهنگی نسبی دارد. اگر بگوییم کوروش با نام کیخسرو تصویر شده است و روایت های او در قالب فریدون هم آمده است؛ بی راه نگفته ایم.
اگر شاهنامه را با روایات تاریخی بسنجیم، ممکن است چنین هماهنگی هایی در دوره های دیگر هم یافت شود. همانطور که به نظر می رسد، داریوش با نام داراب تصویر شده است و روایت های مربوط به وی در قالب جمشید هم آمده است. پس تعجب آور نیست که کاخ پارسه را با نام تخت جمشید می شناسیم.
این موارد نشان می دهد که ایرانیان، با گذشت این همه سال و با وجود آن حملات بزرگ، تاریخ سرزمینشان را در یادها نگاه داشتند و فردوسی با شاهکار به یادماندنی خود یعنی شاهنامه، این یادگارها را ماندگار کرده است.
از گذشتههای خیلی دور مسئلهی انطباق ذوالقرنین با شخصیتهای تاریخی مطرح بوده است. این انطباق در مرحلهی اول بیشتر در منابع اهل تسنن دیده میشود و در طول هزارسالهی اول تاریخ تشیع این انطباق کمتر صورت گرفته است. در تفاسیر 4 شخصیت به عنوان مصداق ذوالقرنین معرفی شدهاند. منتها من فرد پنجمی هم به آنها اضافه میکنم که در تفاسیر نیست. البته در مجموع ممکن است که تعداد این مصادیق بیشتر از این باشد. قدیمیترین مصادقی که برای ذوالقرنین مطرح شده اسکندر مقدونی است. حالا بماند که برای خود اسکندر دو مصداق تاریخی ذکر شده است.
پس اولین گزینه اسکندر مقدونی است. ظاهراً قدیمیترین کسانی که این نظریه را مطرح کردهاند یکی ابن سینا است که در شفا این موضوع را مطرح کرده و دیگری فخررازی است. این دو نفر ظاهراً ذوالقرنین را همان اسکندر مقدونی مشهور میدانند که فاتح ایران بوده است.
بعد از این آقای ابوالکلام آزاد، که ظاهراً خیلی تحت تأثیر آرای سر احمد خان هندی بود، نظریهی چهارمی را مطرح کرد و ذوالقرنین را همان کوروش دانست. به نظرم قبل از ایشان کسی این مسئله را مطرح نکرده است یا حداقل من اطلاعی ندارم.
بعدها این نظریه طرفداران بسیاری پیدا میکند.
این 4 نظریه دربارهی ذوالقرنین از بقیه نظریات معروفتر هستند: اسکندر، پادشاه یمنی، شین هوآنگ تی و کوروش. البته بعضی دیگر فریدون شاهنامه را ذوالقرنین معرفی کردهاند. در لغتنامهی دهخدا هم به این مطلب اشاره شده است. حتی آنجا نوشته شده است که دو تا ذوالقرنین داریم: ذوالقرنین کبیر که همان فریدون است و ذوالقرنین صغیر که اسکندر است.
اینها انطباقهایی است که در مورد شخصیت ذوالقرنین مطرح میشود. البته فریدون بیشتر جنبهی ادبیاتی و اسطورهای دارد و زیاد مطرح نیست. اما آن چهار نفر دیگر در تفاسیر شیعه و سنی موجود است. ضمن اینکه من در بین محدثین شیعه انطباق ذوالقرنین با شین هوآنگ تی را ندیدهام. همان طور که گفتم، این نظریه را فقط سر احمد خان هندی مطرح کرده است.
قبل از اینکه وارد بحث آیات بشویم، باید مقدمهای در این رابطه عرض کنم. همان طور که میدانید، قرآن ویژگیهایی دارد که آن را منحصربهفرد میکند. به اعتقاد مسلمانان نه تنها مطلبی در عرض قرآن وجود ندارد، بلکه مطالب دیگر بسیار پایینتر از آن هستند. قرآن از نظر همهی مسلمانها وحی است؛ یعنی، در آن هیچ خطایی وجود ندارد.
در ضمن بحث سند هم در مورد آیات قرآن مطرح نیست، چون از همهی جهات بالاتر از مطالب دیگر است. بنابراین حتی اگر ما روایت بسیار معتبری داشته باشیم که تمام رجال موجود در سند آن از اجلّای ثقات باشند، اما در مخالفت با قرآن باشد و نتوان آن روایت را با قرآن جمع کرد، میگوییم که آن روایت نامعتبر است و قرآن درست میگوید. ضمن اینکه من اصلاً به چنین روایتی در این زمینه برنخوردهام. این نکته را صرفاً در باب اهمیت قرآن بیان کردم.
لذا در مباحثی که به قرآن برمیگردد باید اول به قرآن رجوع کرد و اگر روایاتی در آن زمینه وجود داشت، باید ببینیم آیا در مخالفت با قرآن هستند یا خیر. برای مثال، اگر در قرآن گفته شده باشد که ذوالقرنین سدی از آهن و مس ساخته است، ما نمیتوانیم آن را به دیوار چین نسبت بدهیم، چون در دیوار چین نه تنها آهن و مس، بلکه هیچ فلزی به کار نرفته است. این مثال را صرفاً جهت روشن شدن مطلب عرض کردم. لذا هر روایتی که به واسطهی اجلّای ثقات هم نقل شده باشد، ولی با قرآن سازگار نباشد، نامعتبر است.
شیعه دو روایت دربارهی شأن نزول این آیه دارد که سند یکی از آنها ضعیف و سند دیگری قوی است. بر اساس این روایتها مشخص میشود که چرا خداوند متعال بیشتر به این ماجرا نپرداخته و کمی از آن را بیان کرده است.
علوی: ملیتگرایی افراطی که شما نمونه و مصداق عینیاش را در کشور خودمان در دورهی پهلوی ملاحظه میفرمایید دقیقاً به منظور تأسیس یک نسخهی اجتماعی، حکومتی و فرهنگی در مقابل نسخهی اصیل اسلام به وجود آمده است. این مسیر را بعد از انقلاب اسلامی هم میتوانید ملاحظه بفرمایید.
دو روایت در تکمیل عرایضم بگویم که یکی از آنها مرسل و دیگری معتبر است. روایت مرسل از نظر ما چندان اعتبار ندارد، ولی آن را میگویم چون نکتهی جالبی دارد. در تفسیر العیاشی هشام ابن سالم از امام صادق (ع) نقل میکند که ایشان فرمودند: «مَنْ فَسَّرَ القُرْآنَ بِرَأیهِ فَأصابَ لم یُؤجَرْ و اِنْ أخْطأَ کان إثْمُهُ عَلَیْه»: کسی که قرآن را تفسیر به رأی کند و به واقع هم برسد، اجر ندارد و اگر خطا کند، گناهکار است. یعنی بازی دو سر باخت است. آدم عاقل بازی دو سر باخت انجام نمیدهد.
حدیث دوم که معتبر است مرحوم شیخ صدوق در التوحید، عیون اخبار الرضا و امالی روایت کرده است. ایشان بر اساس سلسله سند خودش روایت میکند تا میرسد به علی ابن موسی الرضا (ع) و در نهایت علی ابن ابیطالب (ع) که از رسولالله (ص) شنیده است که خداوند میفرماید: «مَا آمَنَ بِی مَنْ فَسَّرَ بِرَأْیِهِ کَلَامِی»: کسی که کلام من را به رأی خودش تفسیر کند به من ایمان نیاورده است. خداوند در ادامه میفرماید: «وَ مَا عَرَفَنِی مَنْ شَبَّهَنِی بِخَلْقِی»: کسی که من را به خلقم شبیه کند من را نشناخته است. «وَ مَا عَلَى دِینِی مَنْ یَسْتَعْمِلُ الْقِیَاسَ فِی دِینِی»: و کسی که قیاس را در دینم به کار گیرد در دین من نیست.
بنابراین اگر یکی از این وجوه مختلف را بر دیگری ترجیح بدهیم، حتماً باید یک پایه و اساس علمی پشت آن باشد. به نظر میآید بعضی از آقایان روی این قضیه دقت نداشتهاند. اجمالاً این چیزی است که قرآن دربارهی ذوالقرنین میگوید.
بنا بر مطالبی که حضرتعالی دربارهی شخصیت ذوالقرنین از قرآن فرمودید، میتوانیم بگوییم ذوالقرنین صاحب قدرت و نفوذ بوده است، سفرهای خاصی داشته، از سوی خداوند به او الهام میشده و قدرت عذاب و رحمت داشته است. با توجه به این مطالب، آیا میتوان برداشت کرد که او فرد صالحی بوده است؟
علوی: در دورهی بعد از انقلاب جریاناتی که نمیخواستند نسخهی حکومت از اسلام منشعب شود، بحث ناسیونالیسم را پیگیری کردند و مثلاً گفتند مگر ارادت داشتن به ملت ایران بد است؟ مگر بد است آدم ملتش را دوست داشته باشد؟ این حرف آنها مصداق «کلمه الحق یراد به الباطل» بود.
جناب آقای علوی، همان طور که میدانید، پس از ورود اسلام به ایران همواره آسیبهایی به تفکر اسلامی وارد شده که بعضاً ناشی از غفلت یا غرضورزی افراد بوده است. در ابتدای دورهی قاجار این مسئله وارد فاز جدیدی میشود و در دورهی پهلوی اول و دوم باستانگرایی و ناسیونالیسم افراطی مطرح میگردد. امروز هم بعضی از افراد با اظهارات غیرکارشناسانهی خود به گونهای به تفکرات اسلامی صدمه وارد میکنند. در مجموع شما ورود به این حیطه را چقدر ضروری میبینید؟
در همین راستا، وقتی فیلم 300 ساخته شد، همهی سیاستمداران و افراد متدیّن برای دفاع از ایران و ایرانیها از خشاریارشاه حمایت میکنند. هرچند که این فیلم هم با یک نگاه طاغوتی ساخته شده و در پی تخریب چهرهی ایرانیهاست، اما بعضاً افراد متدین برای مقابله با آن از مصادیق طاغوت حمایت کردند.
البته در همان زمان در هالیوود فیلم «یک شب با شاه» راجع به خشایارشاه ساخته شد و او را قهرمان یهودیها معرفی کردند و آن فیلم در واقع حقیقت خشایارشاه را نشان میداد.
ریاحی: اگر این روایت حقیقت داشته باشد، او یک ایرانیکش به حساب میآید.
علوی: عدهای از سر جهل و تعداد کمی با آگاهی و غرضورزی خشایارشاه را مظهر ایرانیها معرفی میکنند. کسی که به یونان لشگرکشی کرده و مصداق طاغوت ایرانیهاست. اصلاً برای چه باید به یونان لشگرکشی میکرد؟ در ادامهی بحث به این موضوع خواهم پرداخت که کوروش در مرتبهی اولا اشتباهات خشایارشاه را مرتکب شده است. در واقع پایهگذار این طاغوت خود کوروش هخامنشی است.
در این میان نکتهی بسیار مهمی وجود دارد که حتماً باید به آن توجه شود. من فقط اشارهی کوتاهی به آن کردم، وگرنه شرح این ماجرای تاریخی مفصل است. متأسفانه امروز هم ریشهی بحثها و صحبتهای جریان انحرافی همان حرفهایی است که قبل از انقلاب وجود داشت. این جریان هم میگویند نسخهی حکومتی را باید از دل منشور کوروش درآورد. این موضوع در حرفهایشان مشهود است.
با توجه به اینکه حضرتعالی در زمینهی تاریخی بحث تخصص دارید، لطفاً دربارهی اسکندر هم اجمالاً توضیح بفرمایید.
بسیار خوب اشاره کردید. در واقع اصرار بعضی افراد بر این موضوع که یک شخصیت تاریخی را بر ذوالقرنین انطباق دهند کار عبثی است؟
بله. در واقع هر کسی برای خودش ظنی داشته، یکی دیده است در تاریخ الکساندر را داریم، پیش خودش گفته است او را بزرگ کنیم. یکی دیگر میخواهد کوروش یا فلان شخصیت چینی را بزرگ کند.
ریاحی: بعضی از اوقات این کار افراد جنبهی اظهار فضل داشته است؛ یعنی، میخواستهاند بگویند ما چیز جدیدی کشف کردهایم. نکتهی دوم اینکه ما در روایات، خارج از بحث معتبر بودن یا نبودن آنها، دو شخصیت از ذوالقرنین داریم و نکتهی سوم اینکه روایتهای معتبری که دربارهی ذوالقرنین داریم آن قدر مطلب را کم میگویند که بعید نیست ناظر به همین قضیه باشد که خداوند نمیخواسته است ما بیشتر از این بدانیم. البته در روایتهای غیرمعتبر چیزهای عجیب و غریبی مطرح میشود، ولی در روایتهای معتبر خیلی مختصر به این موضوع پرداخته شده است. این موضوع واقعاً مهم است.
بحار الأنوار ـ به نقل از معلّى بن خنیس ـ : در روز نوروز خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم حضرت فرمود : آیا مى دانى امروز چه روزى است؟ عرض کردم : فدایت شوم، این روزى است که ایرانیان آن را گرامى مى دارند و در آن به یکدیگر هدیه مى دهند. امام فرمود : سوگند به آن خانه کهن که در مکّه است، جز این نیست که این یک ریشه کهن دارد، من برایت توضیح مى دهم تا آن را بدانى···
اى معلّى! روز نوروز، همان روزى است که خداوند در آن از بندگان پیمان گرفت که او را بپرستند و هیچ انبازى برایش نیاورند و به فرستادگان و حجتهاى او و به امامان علیهم السلام ایمان بیاورند. نوروز نخستین روزى است که خورشید در آن طلوع کرد··· هیچ نوروزى نیست مگر این که ما در آن روز منتظر فرج هستیم؛ زیرا نوروز از روزهاى ما و شیعیان ماست. ایرانیان آن را حفظ کردند و شما آن را از دست نهادید··· نوروز نخستین روز از سال ایرانیان است··· .
هموطنانی که خواستار جدایی از ایرانند ، بدانند قیامشان پاک نیست.
با سلام خدمت دوستان و هم میهنان عزیز و برادران و خواهرانم.
دوستان این مطلب در مورد تجزیه ی ایران و پیشینه و کارهایی که برای اون تا الان انجام شده رو بررسی می کنیم. در مورد تجزیه ی ایران اولا آمریکا در جایگاهی نیست که بخواد ایران رو تجزیه کنه (اگه خواستید اثبات می کنم)
ولی چند سوال : در مورد فراماسنری چیزی می دونید(البته الان دیگه بحث در مورد فراماسنری بیفایدس چون به قول استاد لوس شده و بحث بیشتر باعث هراس می شه . اما اگه اطلاع ندارید ، تا حدودی می تونم کمک کنم.) ؟
از خاور میانه ی جدید اطلاع دارید؟
از سیاست سررشته دارید؟
می دونید چرا مقام معظم رهبری تاکید بر دو کلمه یا عبارت دارند ؟ یکی خاورمیانه ی اسلام و دیگری غرب آسیا
به این عکس با دقت نگاه کنید ، این عکس را آمریکا برای این خاور میانه طرح ریزی کرده. دوستان تجزیه طلب ناراحت نشوند ، اما می بینید که حرف شما هم در نقشه ، جای داده شده ؟ با این حال فکر می کنید ، که قیام ترک ها ، کرد ها ، بلوچ ها ازآن خودشان است ؟ خیر هموطن ، نه قیام ترک ها ، نه کرد ها ،نه بلوچ ها (نه تنها در ایران در کشور های همسایه نیز وجود دارد ) قیام خود ملتتان نیست بلکه ، قیام ضد دین ها ( با نام صهیون ) علیه خداست .
دوباره به نقشه دقت کنید تا منظورم را توضیح کامل بدهم ( این کلیپ هم از دشمن شناس بزرگ کشور می باشد.) ، تا نشان دهم که شیاطین و پرستندگان آنها ، تنها ترک ها را تحریک نکرده اند ، اهداف آن ها چیست؟
1- آذربایجان ایران ، باید با آذری های خود آذربایجان و ترکیه یک کشور ترک ایجاد کنن. (همون که شما می گید ، ببینید تو برنامه ی شیطانه)
2- کرد های غیور ما با کرد های سایر کشور ها یکی شده اند. به نام Free دقت کنید.
3- در این برنامه ریزی آمده که شیعه ها باید یک کشور جدا گانه داشته باشند ، اما می بینید که ایران را قاطی شیعیان نمی کنند . این هم بهانه است ، خوزستان را از ایران می گیرند تا نفت نداشته باشد ، بوشهر را می گیرد تا گاز نداشته باشیم . دقت کنید ، بین کشور شیعه ، کویت قرار دارد اما کویت که شیعه نیست و حکومت آنجا سنی می باشد. و این یعنی در گیری . دیدید برادرانم ، نگاه شما را دشمن (شیطان) می سازد نه خود شما.
4- دقت کنید اردن کشوری است که بزرگ می شود ! چرا ؟ چون حمله ی نظامی اردن به کشور همسایش محتمله.
5- عربستان هم که دست نشانده ی اسرائیل است تجزیه خواهد شد. مشکوک نیست ؟ خیر مشکوک نیست چون این ها برای شیطان کار می کنند و باعث خوشحالیشان است که در جهنم با شیطان باشند .(اگر خواستید این را هم نشان می دهم.)
اما در مورد شرق ایران :
6- بلوچستان ایران رو با بلوچستان پاکستان ، یک کشور را تشکیل می دهند. باز هم Free را دقت کنید.
7- اما جالب اینجاست ، بخشی از افغانستان رو به ما میدن !!! چرا ؟ از چیه ما خوششون می آد؟ دقت کنید که افغانستان چه دارد ، قصد توهین ندارم ، اما طالبانیسم حاکم بر بخشیست که با ایران اضافه خواهد شد . دقت کنید باز هم بوی جنگ می آید ، چون طالبان از دشمنان بزرگ شیعه می باشند و با این برنامه ریزی به خراسان ایران متصل می شود. مشکل مواد مخدر بیشتر خواهد شد. تا این جا متوجه بازی در زمین دشمن شده اید. عقل شما در این باره چه می گوید؟
************************************
حالا ببینیم که کاری برای اجرای این نقشه شیطانی و شیطان پرستان صورت گرفته یا نه .
1- در آذربایجان ، پانترک ها
2- در کردستان پژاک
3- در خوزستان ، الاحوازی
4- در بلوچستان ، عبد المالک ریگی و گروهش
*******************************************************
(این تصویر مال خود کلوبه.)
دوستان و هموطنان من ، جایی شک دارید ؟ هنوزم فکر می کنید که قیامتون علیه ایران و جمهوری مقدس اسلامی ایران فکر و طرح خودتونه ؟ آیا هنوز هم به نقش شیطان در این خاورمیانه ی جدید پی نبردید؟ درست است خدا در قرآن کریم می فرماید : در انتخاب دین اجباری نیست ، اما دقت کنید کمی بعد می فرماید : کسانی که راه شیطان را می روند ، در جهنم جاودانه اند. در قرآن به پیروزی حزب الله ( در حالت کلی) بار ها اشاره و مژده داده شده. شک نکنید . نکند با قرآن هم مشکل دارید؟
[http://www.aparat.com/v/mqvMT]
پان ترک - پان عرب ! ! !
دوستان ضمن عرض سلام و وقت بخیر حیفم اومد که این مطلب رو نزارم .
خدای هر نوع پانی ، شیطانه . تو این شکی نیست. اما خوب اصحاب شیطان
هم وجود دارن ، که این نوع جریان های انحرافی رو ایجاد می کنن و باعث نزاع بین
اونا میشن. استاد رائفی پور که معرف حضورتون هست . دشمن شناس بزرگ کشور و محقق در زمینه ی صهیون و رژیم جعلی اسرائیل به سردم داری اهریمن
می باشند. منابع دست اول ایشان قرآن کریم و احادیث می باشد . خدا به داد منتقدان
ایشان برسد.
در این کلیپ چند دقیقه ای ، کاملا متوجه وجود شیطان در دل پان ها به خصوص دو پان یاد شده می باشید .
[http://www.aparat.com/v/8S1ae]
دوستان لازم به یاد آوریست که ، ایشان همواره ، پان ترک را برابر پان فارس که برابر پان عرب که برابر پان های دیگر می باشد می دانند.
لینک دانلود : http://host10.aparat.com//public/user_data/flv_video_new/23/eeafc9fb83ef2e593ae231987545ce5f68555.mp4