ایران مصاف

در "مصاف" بین حق و باطل ، بین جبهه‌ ى خدا و جبهه‌ ى شیطان ، عزت متعلق به کسانى است که در جبهه‌ ى خدائى قرار میگیرند . این، منطق قرآن است. « امام خامنه ای »
ايران مصاف چيست ؟؟؟
ایران مصاف
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام دانای بزرگ هستی بخش

اللهم عجل لولیک الفرج

ایران مصاف نام گروهی پژوهشی پیرامون مباحث تاریخی ، سیاسی و دینی می باشد .
به گروه کوچک و صمیمی ما خوش آمدید .

التماس دعا داریم.

اللهم احفظ قائدنا امامنا الخامنه ای الی ظهور المهدی (عج)

☫ چو ایران نباشد تن من مباد .☫

The M.F
رمزينه تارنما
center
رمزينه رايانامه
center

300 از نگاه ضد اسلامی!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خدایی که ایران را آفرید و دشمنان آن را از احمقان قرار داد.

عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.

دوستان اخیرا مطلبی با عنوان « سوال منطقی در باره ی فیلم های ضد ایرانی 300 و یک شب با شاه. » گذاشتم که درباره ی حقیقت و پشت پرده ی یهودیت تحریف شده و سو استفاده از بزرگان ملت ها برای پیش برد اهدافشان.

اما طبق قولی که داده بودم ، درباره ی باطن ضد اسلامی فیلم 300 می نویسم.

این مطلب حاوی سخنرانی استاد حسن عباسی (بزرگترین استراتژیست کشور ) در باره ی نقد این فیلم سراپا اشکال می باشد. و بخش دوم نیز درباره ی بخشی هایی از فیلم که نگاه آخر الزمانی داشته و حتا امام زمان را هم جلوی دوربین کشیده اند!!!

برای علاقه مند کردن شما دوستان گرامی به گوش کردن سخنرانی عرض می کنم که در این سخنرانی پر محتوا با دلایل و منطق بالا شباهت عجیبی بین عاشورای ما مسلمان ها و جنگ 300 و همچنین حقایقی در این باره می پردازد.همچنین دلیل آغاز این جنگ و این که سپاهیان ایران را چه کسانی تشکیل می دهند و دخالت یهود در این جنگ و همچنین برد هایی که در لحظات آخر به باخت تبدیل شد مورد بررسی عاقلانه قرار می گیرد.(این نکته را هم اضافه کنم که استاد حسن عباسی از وطن دوستان حق گرا می باشد . شاید بنده در مورد وطن پرستی افراطی داشته باشم که در برخی موارد از گفتن حق خودداری کنم ، اما جناب استاد این گونه نیستند. با گوش کردن به سخنرانی متوجه منظور بنده خواهید شد.)

لینک دانلود سخنرانی : (صوتی)

http://media.rasekhoon.net/003/14/Dr-abbasi/Film/14_Dr_Abbasi_Film300_(www.Rasekhoon.net).mp3

اما در مورد برخی از سکانس هایی که عرض کردم.

آیا می دانید که کسی که به جای جنازه ی عصامه بن لادن ملعون جا زدند ، در این فیلم ضد ایرانی اسلامی بازی کرده است؟!؟!؟!(این شخص فرستاده ی خشایار شاه می باشد و در اینجا دوباره می خواهد ایرانیان و اسلام را خشن جلوه دهند.)

متاسفانه تصویر زیر از کیفیت کمی برخوردار است اما کاملا گویاست. این شخص همان کسی بود که در اولین اخبار های مرگ (جعلی ) بن لادن منتشر شده بود ، می بینیم که در این فیلم ضد ایرانی هم بازی کرده.

کافیست دو تصویر را مقایسه کنید.!!!

 

دیگه نمی دونم به اونایی که از این فیلم موهن و ضد ایرانی - اسلامی حمایت می کنن ،چی بگم؟

این فیلم در جهت آرماگدون و آخر الزمان یهود ساخته شده است .

همان طور که می دانید و دیده اید ، ایرانیان حاضر در جنگ 300 همگی (بجز شاه و چند غول با شاخ و دم) از لباس های مشکی استفاده می کنند . و در طرف مقابل هم اسپارتایی ها با تن هایی نیمه برهنه (شنل و یا زره که بالاخره کمی از تن آن ها دیده می شد.) در سکانسی یک پسر بچه ی اسپارتی در وسط جنگ برگشته و در حال لبخند زدن به پدر خود می باشد ، که ناگهان مردی سپید پوش ، سوار بر اسپی سپید از میان گرد و غبار آمده و سر این بچه را از تن جدا کرده و سپس نا پدید می شود!!!

سوال : در لشکری که تماما سیاه پوش می باشند ، فردی سپید پوش در این میان چه می کند؟

این فرد از کجا آمد و به کجا رفت ؟

چرا به سپاه ایران کمک کرد؟

حال از نگاه دشمن شناسی و نگاه آخر الزمانی نظر کنیم چند نکته به چشم می خورد:این بخشش با استفاده از احادیث گوناگون بیان می شود.

در احادیث و روایات آمده که در آخر الزمان جنگ های زیادی در خواهد گرفت به طوری که صورت زمین عوض خواهد شد.

در احادیث و روایات آمده که از مشرق زمین (ایران زمین) مردی نیک با پرچم های سیاه قیا خواهد کرد (شیخ خراسانی) و در مقابل سیاطین و سفیانی خواهد ایستاد.

لباس های سیاه ایرانیان در این فیلم و بازی کردن یک شخصیت کریه الصورت ، توهین به شیخ خراسانی و قیام پاک ایرانیان می کند.

در احادیث و روایات آمده که بیشترین کمک را ایرانیان به امام زمان می کنند.

در احادیث و روایات آمده که زمانی که پیامبر بر دوش حضرت سلمان زدند ، فرمودند که خدا قوم و نژاد این مرد را دوست دارد و این ها هم خدا را دوست دارند.

عالمی در خواب امام زمان را می بیند که امام زمان می فرمایند بیشترین شیعیان من در ایران می باشند و به یاری من خواهند آمد.من نیز مراقب آن ها ستم و از حالشان با خبرم و هیچ اه تنهایشان نمی گذارم.

اما مهمتر از همه در احادیث و روایات آمده که امام زمان موقع ظهور ، سوار بر اسب سپید و سپید پوش قیام خواهد کرد.

و یک نکته ی دیگر ، برخی ها برای ترساندن مردم از امام زمان نقل می کنند که اما وقتی ظهور کند همه ی سر ها را از بدن جدا می کند !!!

 مطمئن باشید که 1- این پروژه ی امام هراسی در راستای ایران هراسی قرار دارد و 2- هدف کارگردان اسرائیلی فیلم هم دقیقا بیشتر کردن ترس مردم از امام رئوف ما می باشد.


البته باز هم تکرار می کنم که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد ، این فیلم می خواست که نشان دهد امام زمان ما خشن می باشد ، اما نشان داد که امام زمان به کمک ایرانیان خواهد آمد. ولی این بار پیروزی قطعی ازآن ماست . انشا الله.

این هم جنبه ای از ضد اسلامی بودن این فیلم .

در پایان ضمن عرض تشکر از دوستان عزیز خواهشا به اضافه ی این نوشتار ها به نقد فیلم 300 استاد عباسی (لینک در بالا داده شده ) گوش کنید . حرف های ایشان شنیدنی تر می باشد.

شنیدن کی بود مانند دیدن.

دوستان منتظر نظرات و پند های آگاهی بخش شما هستم.

سوال منطقی در باره ی فیلم های ضد ایرانی 300 ( به کارگردانی یک اسرائیلی) و یک شب با شاه.

با سلام و وقت بخیر خدمت دوستان عزیز




احتمالا کمابیش با فیلم های بالا آشناییت دارید.فیلم 300 که یک فیلم ضد ایرانی-اسلامی است (چهره ی ضد اسلامی فیلم هم به زودی مورد بحث قرار خواهد گرفت.) و فیلم یک شب با شاه که داستان استر می باشد.

برای دوستانی که از جریان این فیلم ها خبر ندارند می گویم که فیلم 300 برگرفته از تاریخ ایران باستان در زمان خشایارشا می باشد که سپاه ایران با ناو های جنگی به جنگ با یونانیان می روند و یونانیان هم در دفاع از سرزمین خود شرکت می کنند و سر انجام این جنگ (بنا به مشکلات دربار شاه ایران ) به نفع یونانیان و اسپارتا تمام می شود.(البته خیلی طولانی تر از این حرفاست.)

فیلم یک شب با شاه فیلمی است تاریخی و مذهبی که باز هم در زمان خشایارشای هخامنشی اتفاق می افتد . در این داستان زنی یهودی به نام هداسا به مکم عموی یهودی خود به نام مردخای که هر دو آیین خود را از شاه مخفی کرده اند وارد دربار ایران می شوند .

ماجرا از این قرار است که بعد از آزادسازی یهودیان در بند بابل به دست کوروش کبیر بیشتر یهودیان به سرزمینشان که کوروش کبیر آن را آزاد کرد بازنگشتند و یکی از همین ها از پدران مردخای بوده . مردخای با زیرکی و پنهان کردن دین خود وارد دربار شاه ایران می شود و بعد از حیله های بسیار زیادی ( که از بحث خارج است ، اما اگر دوستان مایل باشند می تواند در باره ی آن ها هم توضیح دهم.) همسر با حیای شاه و وزیر با کفایت او که ما به قتل می رسانند .

هداسا که نامی ایرانی برای خود برگزیده بود (استر) با فریب های بسیاری موفق شد که به مقام ملکه ی ایران دست یابد. و این فیلم پر از دروغ هم در همین باب است.




اما بحث هایی که جواب داده نمی شوند :

در دو فیلم هم حامیان ساخت فیلم غالبا یکی می باشند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! چرا ؟ خدا می داند. (کمپانی های بزرگ یهودی.)

هر دو فیلم در زمان خشایارشای ایران ساخته شده اما در فیلم 300 چون با یونانیان جنگیده به کریه ترین حالت ممکن تصویر شده ، اما در فیلم یک شب با شاه چون داماد یهودیان شده به زیباترین صورت در آمده!!!!!!!یک نفر به ما بگوید که ما چه کنیم؟

اما سوالاتی که جواب داده نمی شوند:

جریان حمله به یونان در زمان همسر بزرگوار (نخست) خشایار شا مطرح نبوده و وزیر اعظم او (هامان ) و در برخی منابع معتبر خود شاه نیز با این موضوع (جنگ) مخالف بوده ، اما این جنگ (+ جشن ایرانی کشی) بعد از ورود ملکه ی یهودی به دربار اتفاق افتاده ؛ برای عقل سالم این پرسش مطرح می شود :

که رابطه ی این دو چیست؟

چرا جنگ ایران و یونان بعد از نفوز یهود به دربار اتفاق افتاد؟

راحت می توان نتیجه گرفت که این جنگ هم کار همانان بود!!!!(غیر از این است؟)

اصلا چرا یهودیان اجازه داده اند در فیلمی (300) به دامادشان توهین کنند؟

 

دوستان منظور بنده از تعد منابع همین موضوعات گوناگون می باشد . حالا متوجه شدید که وقتی می گویم یهودیان عامل تفرقه در جوامع می باشند ، یعنی چه؟ خشایارشا و حتاپیامبران بزرگ الهی برای این ملاعین (صهیون یا یهود تحریف شده منظور است.) مهم نیست که در توهین یا تکریم او ناراحت و یا خوشحال شوند ، این بحث ها را به راه می اندازند تا هم تفرقه ی مورد علاقه را ایجاد کنند و هم بر تخریب شخصیتی بپردازند.یهودیان (باز هم تکرار می کنم منظور یهود تحریف شده و صهیون می باشد.) از تخریب شخصیت پیامبر خویش برای پیشبرد اهداف شومشان هم هیچ ابایی ندارند ، چه رسد به شاهی غیر یهودی.

زمانی که یونان در حال شکل گیری تمدن بود ، ایران از آن هم فراتر رفته بود ، مرحله ی بالا تر از تمدن ، امپراتوریست.بنده نمی گویم که جنگ ایران و یونان جنگ خوبی بود ، اما می گویم که با عث ایجاد این جنگ همان هایی هستند که امروزه بین اقوام و مذاهب و ادیان مختلف جنگ می اندازند.

دوباره تکرار می کنم در باره ی جنبه ی ضد اسلامی این فیلم موهن هم مطلبی خواهم گذاشت  که بسیار جالب می باشد.

احترام به اقوام زردتشت !!!

پاسخ آیت‌الله مصباح به نماینده زرتشتی‌ها

آیت‌الله مصباح یزدی در پاسخ به نامه نماینده زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی نوشت: ستایش شخصیت‌های بزرگی که در میان اجداد ما بوده‌اند به خاطر ویژگی‌های ارزشمندی که داشته‌اند، در واقع احترام به آن صفت و خصلت ارزنده است.

 

به گزارش خبرگزاری فارس، در پی سخنرانی حضرت آیت‌الله مصباح یزدی در هجدهمین نشست کشوری دفتر پژوهش‌های فرهنگی که با موضوع «عزت ملی در پرتو انقلاب اسلامی» ایراد شد، اسفندیار اختیاری، نماینده زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی طی نامه‌ای گلایه‌آمیز، ضمن تذکر پاره‌ای افتخارات تاریخی ایرانیان، نسبت به سخنان آیت‌الله مصباح انتقاد کرد.

 

پایگاه اطلاع‌رسانی آثار آیت‌الله مصباح یزدی در این باره نوشت: از آنجا که نامه آقای دکتر اختیاری در برخی مطبوعات و سایت‌ها منتشر شده ‌است، لازم دانسته شد تا پاسخ آیت‌الله مصباح نیز برای روشن شدن اذهان عمومی از این طریق منتشر شود:

 

 

 

به نام خدا

 

جناب آقای دکتر اسفندیار اختیاری،

 

نماینده محترم زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی؛

 

با احترام، ضمن تشکر از نامه گلایه‌آمیز شما درباره تعبیری که در گفتار اینجانب به کار رفته بود به استحضار می‌رسانم:

 

اینجانب بر حسب آموزه‌های اسلامی به همه ادیان توحیدی احترام  می‌گزارم و وجود بعضی از عقاید یا آداب نامطلوب در بعضی از آنها را مانع این احترام نمی‌دانم؛ چنان‌که در میان فرقه‌های منسوب به اسلام هم انحرافاتی وجود دارد که نمی‌توان آنها را موجب خدشه در اصل اسلام دانست.

 

اما عرایض بنده در سخنرانی مورد اشاره شما ناظر به این مطلب بوده است که ما یک بار از شخصیت‌های بزرگی که در میان اجداد ما بوده‌اند یاد می‌کنیم و آنان را به خاطر ویژگی‌های ارزشمندی که داشته‌اند، می‌ستاییم. این کار در واقع احترام به آن صفت و خصلت ارزنده است، و طبعاً نسبت به شخصیت‌های دیگری که از نیاکان ما هم نبوده‌اند، انجام می‌دهیم. چنان‌که حاتم طائی را به جهت جود و سخاوتش می‌ستاییم. و یک بار ملاک ارزشگذاری را کشورگشایی و توسعه قلمرو حکومت می‌دانیم و کسانی را به جهت سعی در توسعه «وطن قراردادی « می‌ستاییم، و ایشان را به عنوان قهرمان ملی ستایش می‌کنیم؛ این کار مبنای عقلائی ندارد. چنان‌که وسعت این وطن در طول تاریخ ثابت نبوده و از باب نمونه زمانی کشور عراق فعلی جزئی از وطن ما بوده و تیسفون (مدائن فعلی) پایتخت پادشاهان ساسانی بوده است؛ در صورتی که ما نمی‌توانیم در این زمان برای حاکمانی مانند صدام احترام قائل شویم، به صرف این‌که حاکم کشوری بوده‌اند که زمانی جزئی از وطن ما به شمار می‌رفته است. و یک بار ما به وطن و هم‌وطنان خودمان می‌بالیم از آن جهت که جویای حقیقت بوده‌اند و پس از شناختن حقانیت اسلام با آغوش باز استقبال کرده و حتی بهتر از زادگاه خودِ اسلام از آن حمایت کردند. این افتخار به هیچ روی قابل مقایسه با دو وجه قبلی نیست.

 

ما باید به وطن قراردادی فعلی هم به سبب بهترین حمایت و فداکاری از حقیقت ارج بنهیم و در مقام دفاع از آن کوتاهی نکنیم؛ و این خصلت حق‌جویی و پیروی از حق ارزشی است که توجیه عقلانی دارد و قابل مقایسه با دو وجه دیگر افتخار نیست.

 

در پایان مجدداً تکرار می‌کنم که ما برای همه اقلیت‌های مذهبی، مخصوصاً زرتشتیان احترام قائلیم و اینجانب شخصاً‌ بارها از نمونه‌های برجسته راستگویی و درستکاری ایشان، به خصوص آنچه در شهر خودمان (یزد) شاهد بوده‌ام، یاد و ستایش کرده‌ام.

 

بر اساس این گزارش، نامه اسفندیار اختیاری، نماینده ایرانیان زرتشتی به شرح زیر است:

 

 

به نام دانای یزرگ هستی بخش(به نام اهورا مزدا)

 

جناب آقای آیت الله محمد تقی مصباح یزدی

نماینده محترم مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری

با درود فراوان

احتراما، بدینوسیله ضمن انتقاد معنادار به سخنان اخیر جنابعالی در مجتمع فرهنگی یاوران مهدی(عج) و منسوب کردن «پدران خود به آتش پرستی» که سبب آزرده خاطر شدن ایرانیان شده است، یادآوری می نمایم. افتخار ایرانیان این است که در درازنای تاریخ یکتاپرست و پرستنده خداوند یکتا و بی همتا بوده اند. ایرانیان همچنین بر اساس آموزه های الهی خود، ارزش های انسانی و انسانیت را نیز همواره در سرلوحه کاری خود قرار داده اند.

 

در تاریخ یک کشور فرازها و فرودهایی وجود داشته که خوشبختانه در این کشور اهورایی سهم افتخارات در تمدن سازی، بسیار بیش از دیگر سهم های آن بوده است. ایرانیان با کشف و شناختن آتش، این فروغ اهورایی و عنصر با ارزش، آغاز کننده عصر تمدن و پدید آورنده تحولات عظیم در زندگی بشر بوده اند و با نگهداری، آن را به جهانیان عرضه کردند که این یک افتخار غیر قابل انکار ایرانیان است.

 

همانگونه که جنابعالی در سخنان خود به خوبی بیان داشته اید «نباید هر هدفی را با هر وسیله ای بدست آورد» و اینجانب نیز به آن باور دارم.

 

در شرایطی کنونی کشور، همه گروه ها، ادیان، اقوام و نژادها نیاز به همدلی و همراهی دارند، نکته ای که بارها در سخنان ارزشمند مقام معظم رهبری نیز بدان تاکید شده است. اینگونه اظهار نظرها که شائبه رسیدن به اهداف سیاسی خاص را در بر دارد و در این راه بدیهیات تاریخ این کشور پرافتخار را به زیر سئوال می برد، به هیچ عنوان به صلاح نمی باشد.

فردوسی بفردوس است اولی

بسم الله الرحمن الرحیم

=-=-=-=-=-=-=-=-=

 فردوسی بفردوس است اولی


این شعر درباره ی حکیم توس گفته شده از کتاب اسرار نامه از استاد بزرگ سخن عطار نیشابوری می باشد.

در این شعر و کتاب سراسر عرفانی ، سعادت و خوشبختی فردوسی خردمند در دیار باقی برداشت می شود . شاعر نیز یکی از عارف ترین های ایران مقدس می باشد.

خوشا به سعادت چنین بزرگ مردی.

 

شنودم من که فردوسی طوسی *** که کرد او درحکایت بی فسوسی

به بیست و پنج سال از نو ک خامه *** بسر می‌برد نقش شاهنامه

بآخر چون شد آن عمرش بآخر *** ابوالقاسم که بد شیخ اکابر

اگرچه بود پیری پر نیاز او *** نکرد از راه دین بروی نماز او

چنین گفت او که فردوسی بسی گفت *** همه در مدح گبری ناکسی گفت

بمدح گبر کان عمری بسر برد *** چو وقت رفتن آمد بی خبر مرد

مرادر کار او برگ ریا نیست *** نمازم بر چنین شاعر روا نیست

چو فردوسی مسکین را ببردند *** بزیر خاک تاریکش سپردند

در آن شب شیخ او را دید خواب *** که پیش شیخ آمد دیده پر آب

ز مرد رنگ تاجی سبز بر سر *** لباسی سبزتر از سبزه در بر

بپیش شیخ بنشست و چنین گفت *** که ای جان تو با نور یقین جفت

نکردی آن نماز از بی نیازی *** که می ننگ آمدت زین نانمازی

خدای تو جهانی پر فرشته *** همه از فیض روحانی سرشته

فرستاد اینت لطف کار سازی *** که تا کردند بر خاکم نمازی

خطم دادند بر فردوس اعلی *** که فردوسی بفردوس است اولی

خطاب آمد که ای فردوسی پیر *** اگر راندت ز پیش آن طوسی پیر

پذیرفتم منت تا خوش بخفتی *** بدان یک بیت توحیدم که گفتی

مشو نومید از فضل الهی *** مده بر فضل ما بخل گواهی

یقین می‌دان چوهستی مرداسرار *** که عاصی اندکست و فضل بسیار

گر آمرزم بیک ره خلق را پاک *** نیامرزیده باشم جز کفی درخاک

خداوندا تو می‌دانی که عطار *** همه توحید تو گوید در اشعار

ز نور تو شعاعی می‌نماید *** چو فردوسی فقاعی می‌گشاید

چو فردوسی ببخشش رایگان تو *** بفضل خود بفردوسش رسان تو

بفردوسی که علیینش خوانند *** مقام صدق و قصر دینش خوانند

اسرار نامه(عطار نیشابوری)

الهی بودن دین زرتشت.



بسم الله الرحمن الرحیم

به نام دانای بزرگ

مجوس

لفظ  مجوس در قرآن تنها یک بار آمده و مراد از آن ایرانیان قدیم اند:

 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هادُوا وَ الصَّابِئِینَ وَ النَّصارى‏ وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَة

مسلّماً کسانى که ایمان آورده‏اند، و یهود و صابئان و نصارى و مجوس(در برخی ترجمه ها گبران معنی شده.) و مشرکان، خداوند در میان آنان روز قیامت داورى مى‏کند (و حق را از باطل جدا مى‏سازد) خداوند بر هر چیز گواه (و از همه چیز آگاه) است.سوره حج آیه17.

 

در این آیه «وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا» در مقابل چهار مذهب آمده که خود نشان می دهد مذهب مجوس در اصل مذهب شرک نبوده و در ردیف ادیان توحیدى بوده است.

اخذ جزیه از آنها دلیل بارز این مطلب است که آنها اهل کتاب بوده اند در کتاب وسائل الشیعه  کتاب جهاد باب 49،9 روایت نقل شده است مبنی بر اینکه جزیه فقط از اهل کتاب گرفته می شود و آنها یهود و نصارى و مجوس‏اند.

درتفسیرالمیزان ذیل آیه شریفه آمده:

منظور از « مجوس» قوم معروفى هستند که به زرتشت گرویده، کتاب مقدسشان « اوستا» نام دارد. چیزى که هست تاریخ حیات زرتشت و زمان ظهور او بسیار مبهم است، به طورى که مى‏توان گفت به کلى منقطع است. این قوم کتاب مقدس خود را در داستان استیلاى اسکندر بر ایران به کلى از دست دادند، و حتى یک نسخه از آن نماند، تا آنکه در زمان ملوک ساسانى مجددا به رشته تحریر در آمد ، و به همین جهت ممکن نیست بر واقعیت مذهب ایشان وقوف یافت[احتمال تحریف]. آنچه مسلم است، مجوسیان معتقد هستند که براى تدبیر عالم دو مبدأ وجود دارد، یکى مبدأ خیر، و دیگرى مبدأ شر. اولى نامش" یزدان" و دومى" اهریمن" و یا اولى" نور"، و دومى" ظلمت" است[در آیین مزدکی]. و نیز مسلم است که ایشان ملائکه را مقدس دانسته، بدون اینکه مانند بت‏پرستان براى آنها بتى درست کنند، به آنها توسل و تقرب مى‏جویند. و نیز مسلم است که عناصر بسیطه[و مخصوصا آتش را] مقدس مى‏دارند. و در قدیم الایام مجوسیان در ایران و چین و هند و غیر آنها آتشکده‏هایى داشتند که وجود همه عالم را مستند به" اهورامزدا" دانسته، او را ایجاد کننده همه مى‏دانستند[1]  .

شهید مطهری (ره) نیز در این رابطه میگوید :بر حسب عقیده اکثر علماى اسلام، زردشتیان از اهل کتاب محسوب مى‏گردند.

محقّقین از مورّخین نیز همین عقیده را تأیید مى‏کنند و مى‏گویند نفوذ ثنویّت در آئین زردشت، از ناحیه سوابق عقیده دو خدایى در نژاد آریا قبل از زردشت بوده است.

البته تنها از طریق تعبّد، یعنى از راه آثار اسلامى مى‏توانیم شریعت زردشت را یک شریعت توحیدى بدانیم، اما از نظر تاریخى، یعنى از نظر آثارى که به زردشت منسوب است، هر چند بخواهیم فقط «گاتاها» را ملاک قرار دهیم نمى‏توانیم آئین زردشتى را آئین توحیدى بدانیم. [احتمال تحریف].[2]