بهآفرید دختر گشتاسپ
بهآفرید /بِهْآفَریی د/ دختر گشتاسپ، شخصیتی اسطورهای نیمهتاریخی در اساطیر ایران است. نام او در شاهنامه به صورت بهآفرید و در تاریخ طبری به صورت باذافره و فاذافره آمدهاست. وی به همراه خواهرش، همای، به دست خیونان اسیر میشود و سرانجام برادرش اسفندیار ایشان را میرهاند. در اوستا این نام در اوستا به گونه ی واریذکنا آمدهاست. در اوستا یشت نهم، گِوش یَشت (درواسپ یَشت)، کرده ی هفتم بند ۳۱ آمدهاست: «مرا این کامیابی ارزانیدار که «تَثریاونت» دٌژدین را براندازم، که «سپنج اوروشک»یِ دیوپرست را براندازم، که دیگر باره «همای» و «واریذکنا» را از سرزمین خیونها به خانمان بازگردانم، که سرزمینهای خَیونها را برافگنم: پنجاهها صدها، صدها هزارها، هزارها دههزارها، دههزارها صدهزارها.» در شاهنامه دگر دختر شاه بهآفرید که باد هوا هرگز او را ندید به خواری ورا زار برداشتند برو باره و تاج نگذاشتند در شاهنامه از بهآفرید و همای به عنوان دختران گشتاسپ و خواهران اسفندیار یاد شدهاست. وقتی به گشتاسپ خبر میرسد که تورانیان دخترانش را اسیر کردهاند و ارجاسب آنان را به روییندژ بردهاست. از پسرش اسفندیار میخواهد که برای نجات خواهراناش دست بهکار شود. اسفندیار در کسوت بازرگانان به دژ رویین میرود و در آنجا خواهران خود را با لباسی پاره و سربرهنه و گریان میبیند. با آنها مخفیانه ارتباط برقرار میکند و از آنها میخواهد چند روز صبر کند تا راه چارهای پیدا کند. سرانجام اسفندیار ارجاسب را میکشد و بهآفرید و همای را نجات میدهد. در تاریخ طبری این نام در تاریخ طبری باذافره ضبط شدهاست. البته در بخشهای دیگری از دستنویسهای این تاریخ، فاذافره آمدهاست. طبری مینویسد: خرزاسف (=ارجاسب) دفترها بسوخت و لهراسف و هیربدان بکشت و آتشکدهها ویران کرد و بر اموال و گنجها تسلط یافت و دو دختر بشتاسب (= گشتاسب) را که یکی خمانی (هومایا، همای) و دیگری باذافره نامداشت اسیر کرد. این نام را گردایزدی اوفیه آوردهاست.