ایران مصاف

در "مصاف" بین حق و باطل ، بین جبهه‌ ى خدا و جبهه‌ ى شیطان ، عزت متعلق به کسانى است که در جبهه‌ ى خدائى قرار میگیرند . این، منطق قرآن است. « امام خامنه ای »
ايران مصاف چيست ؟؟؟
ایران مصاف
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام دانای بزرگ هستی بخش

اللهم عجل لولیک الفرج

ایران مصاف نام گروهی پژوهشی پیرامون مباحث تاریخی ، سیاسی و دینی می باشد .
به گروه کوچک و صمیمی ما خوش آمدید .

التماس دعا داریم.

اللهم احفظ قائدنا امامنا الخامنه ای الی ظهور المهدی (عج)

☫ چو ایران نباشد تن من مباد .☫

The M.F
رمزينه تارنما
center
رمزينه رايانامه
center

کوروش بزرگ، مهاجم یا مدافع؟!

کوروش بزرگ، مهاجم یا مدافع؟!

یکی از مهم ترین مواردی که درباره کوروش قابل بررسی است؛ علت کشور گشایی های او می باشد. در بررسی های تاریخی، آنچه درباره فتوحات کوروش قابل توجه است؛ اقدامات پدافندی کوروش بزرگ می باشد. هنگامی که شرایط زمانی را بررسی کنیم، در می یابیم که چنین اقدامات پدافندی، بسیار رایج و معقول بوده است. کوروش در سال های بسیار دور زندگی می کرده و طبیعتاً شرایط آن دوره هم در عملکرد نظامی وی تأثیر داشته است.


 

از سال ها قبل از کوروش در منطقه ی میانه و میان رودان یک روندی ایجاد شد که اگر به یک سرزمینی توسط دیگر کشور ها حمله می شد؛ فرمانروایان آن سرزمین برای برگرداندن آرامش و حفظ امنیت مرز ها، مجبور بودند سرزمین دشمن مهاجم را کنترل کنند.

وقتی قلمروی کوروش را با دیگر کشورگشایان تاریخ مقایسه می کنیم؛ به مراتب وسعت کمتری دارد. کوروش اگر صرفاً قصد تصرف دیگر کشور ها را داشت؛ می توانست با توجه به قدرتی که به دست آورده بود، به راحتی هند و مصر و حتی تمام سرزمینهای یونانی نشین را از آن خود کند.

از طرفی باید توجه داشت که وسعت قلمروی کوروش، به دلیل تصرفات خود او نبود. کوروش توانست بدون جنگ خاصی سرزمین وسیع ماد را به فرمان خود در آورد. بر اساس رویدادنامه نبونید-کوروش، پادشاه ماد با سپاهیانش به کوروش یورش برد اما سپاهیان ماد بر پادشاه خود شوریدند و پادشاه ماد را تحویل کوروش دادند.

بنگرید به: رویدادنامه نبونید-کوروش، ستون ۲، بند های ۱ و ۲

 

با توجه به این موضوع می توان کوروش را پادشاه مشروع ماد دانست. حتی به گفته مورخان یونانی، پدربزرگ مادری کوروش، شاهنشاه پیشن ماد بود. اگر از پیوند خویشاوندی کوروش با مادها هم صرف نظر کنیم؛ چنین می نماید که مادها پادشاهی کوروش را پذیرفته بودند. تمدن ماد تأثیر بسیار زیادی در شاهنشاهی هخامنشی گذاشت و به عبارتی می توان هخامنشی را ادامه ی ماد دانست.


بخش زرد رنگ، وسعت امپراطوری ماد را قبل از کوروش بزرگ، نشان می دهد. کوروش را می توان پادشاه مشروع ماد دانست و بیشتر وسعت قلمروی کوروش هم مربوط به امپراطوری پیشین ماد بوده است.

 

به نظر می آید دیگر تصرفات کوروش هم به دلیل حملات دیگر کشور ها به سرزمین کوروش و یا اتحاد آنها علیه کوروش و خطر آفرینی آنها بوده است. پژوهش گران اتفاق نظر دارند که آستیاگ(پادشاه ماد) و کرزوس (پادشاه لیدی) در ابتدا قصد حمله به کوروش را داشتند.

حسن پیرنیا می نویسد:

تسخیر ماد باعث تشویش دول همجوار و غیر همجوار گردید. سه دولت نامی آن زمان یعنی لیدی، بابل و مصر داخل مذاکره شدند که در مقابل کوروش اتحاد سه گانه‌ای تشکیل دهند. بدین ترتیب کرزوس، پادشاه لیدی، نابونید، پادشاه بابل نو و آماسیس دوم، پادشاه مصر علیه کوروش هم پیمان شدند.

ایران باستان، پیرنیا، ص ۸۴

 

اتحاد دشمنان کوروش با یکدیگر هم در تاریخ هرودوت و هم در کوروش نامه گزنفون بیان شده است و چنین مطلبی که در منابع اشتراک دارد، بسیار محتمل است.

بنگرید به:

هرودوت، کتاب ۱، بند ۷۷ و ۱۵۳

کوروش نامه گزنفون، دفتر ۲، بخش ۱، بند ۵

 

در کوروش نامه گزنفون چنین دیدگاهی در جملات کوروش هم به چشم می خورد. گزنفون از زبان کوروش می نویسد:

نباید که در این جا بشکیبیم و چشم به راه دشمن باشیم تا آید و تازد به زادبوم مان و ویران کند این مرز را، نه، بر ماست که بر وی بتازیم، به بیش ترین شتاب، و جنگ را به زادبوم ایشان کشانیم.

کوروش نامه گزنفون، دفتر ۳، بخش ۳، بند ۱۴

 

تأکید اصلی گزنفون در کوروش نامه بر روی منش کوروش بوده است و بینش کوروش درباره اقدام پدافندی را به زیبایی ترسیم کرده است.

این اندیشه بعد از پیروز یافتن کوروش بر دشمنان هم به چشم می خورد:

ما این کشوران به بیداد نگشوده ایم، ما به ستم دست نیانداختیم بر دیگر کشوران و به زور نتاختیم بر آن ها، که بر ما تاختند دیگران و ما به پدافند خویش ایستادیم.

کوروش نامه گزنفون، دفتر ۷، بخش ۵، بند ۷۸

 

«به ستم دست نیانداختن بر دیگر کشوران»، در منشور کوروش و حتی رویداد نامه نبونید-کوروش هم به چشم می خورد. به نظر می رسد کوروش علاقه به شکست دشمنانش بدون خون ریزی و جنگ داشته است. همانطور که سربازان پادشاه ماد به کوروش پیوستند و سرزمین ماد به زیر فرمان کوروش در آمد.

پیش از این اشاره شد که پژوهش گران اتفاق نظر دارند که آستیاگ(پادشاه ماد) و کرزوس (پادشاه لیدی) در ابتدا قصد حمله به کوروش را داشتند؛ اما پس از شکست کرزوس کماکان خطر برای کوروش باقی ماند. طبیعی است که اتحاد دوباره قدرت های بزرگ منطقه یعنی بابل و مصر -که سابقه اتحاد علیه کوروش داشتند- می توانست خطر آفرین باشد اما این بار نا رضایتی های داخلی بابل باعث فتح این شهر شد.

چنین می نماید که اشخاصی در داخل بابل از کوروش خواستند که به این شهر حمله کند و شرایط نا بسامان آن ها را پایان دهد. این مورد را از گفته های مورخان می توان یافت همانطور که از شخصی به نام گوبریاس سخن به میان می آید که از کوروش می خواهد بابل را تسخیر کند. اما به هر حال منشور کوروش به روشنی نا بسامانی اوضاع در بابل را مشخص می کند آنجا که احتمالا از زبان یک بابلی گفته می شود:

[نبونید] بردن نذورات را (به پرستشگاه ها) برانداخت. [او (همچنین) در آیین ها (به گونه هایی ناروا) دست برد. اندوه و ناشادمانی] را به (= در) شهرهای مقدس بپیوست. او پرستش مردوک پادشاه خدایان را از دل خویش بشست. کسی که همواره به شهر وی (= شهر مردوک = بابل) تباهکاری روا می داشت (و) هر روز [به آزردن (آن) سرزمین دست (می یازید)، مردمانش] را با یوغی بی آرام به نابودی می کشانید، همه ی آن ها را.

در (برابر) خشم وی (= مردوک) او (= نبونئید پادشاه بابل) آنان (= پیکره های خدایان) را به بابل فرا برد. لیک مردوک، [آن بلند پایه که آهنگ جنگ کرده بود]، از بهر همه ی باشندگان روی زمین که جای های زندگیشان ویرانه گشته بود، و (از بهر) مردم سرزمین های سومر و اکد که (بسان) [کالبد] مردگان (بیجان) گشته بودند، او (= مردوک) از روی اراده و خواست خویش روی به سوی آنان باز گردانید و بر آنان رحمت آورد و آنان را ببخشود.

(مردوک) در میان همه ی سرزمین ها، به جستجو و کاوش پرداخت، به جستن شاهی دادگر، آنگونه که خواسته ی وی (= مردوک) باشد، ‌شاهی که (برای در پذیرفتن او) دستان او به دست خویش گرفت. او (= مردوک) کورش، پادشاه شهر انشان را به نام بخواند (برای آشکار کردن دعوت وی) و او را به نام بخواند (از بهر) پادشاهی بر همه ی جهان.

استوانه کوروش بند های ٧ تا ١٣


منبع تصویر: خبرگزاری فارس

 

آرزوی رها شدن بابلیان در این نوشتار کاملا هویدا است و حمایت از کوروش کاملا منطقی به نظر می رسد و همچنین هماهنگی نسبی با شرایط گوبریاس در گفته مورخان دارد. با توجه به اسناد بابلی، می توان کوروش را پادشاه مقبول بابل دانست. در نهایت چنین می نماید که کوروش از تصرف مصر صرف نظر کرد و به ساخت پایگاه‌ها و دژ های مرزی به منظور امنیت مرز های آن منطقه اکتفا کرد.

به صورت کلی باید گفت کوروش بزرگ می توانست مانند اسکندر، به هندوستان و مصر یورش برد و یا مانند دیگر کشور گشایان تا جایی که امکان داشت پیش روی کند اما به نظر می رسد کوروش، مرز هایش را تا جایی که از امنیت سرزمین خودش اطمینان حاصل کند ادامه داد و اینچنین می نماید که، به تصرف کشور هایی که خطری برای تمامیت ارضی کشورش نداشتند، فکر نمی کرد.

با توجه به این موارد، هم شواهد و هم منابع تاریخی نشان می دهند که کوروش در فتوحاتش بیشتر به دنبال اقدامات پدافندی بوده است.


بن مایه ها:(پردیس اهورا)

فرمان کورش بزرگ(استوانه کوروش) ، به کوشش عبدالمجید ارفعی. فرهنگستان ادب و هنر ایران. شماره ٩، ١٣۶۶

هرودوت. مترجم: مرتضی ثاقب فر. تاریخ هرودوت. چاپ نخست. تهران: انتشارات اساطیر، ١٣٨٩ 

گزنفون. مترجم: ابوالحسن تهامی. بر اساس ترجمه انگلیسی Henry Graham Dakyns). زندگی کوروش (کوروش نامه Cyropedia). چاپ دوم. تهران: انتشارات نگاه، ١٣٨٩ 

پیرنیا، حسن. ایران باستان. چاپ اول. دنیای کتاب، ۱۳۶۲

  • The M.F

ایران مصاف

پند ها (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی