ایران مصاف

در "مصاف" بین حق و باطل ، بین جبهه‌ ى خدا و جبهه‌ ى شیطان ، عزت متعلق به کسانى است که در جبهه‌ ى خدائى قرار میگیرند . این، منطق قرآن است. « امام خامنه ای »
ايران مصاف چيست ؟؟؟
ایران مصاف
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام دانای بزرگ هستی بخش

اللهم عجل لولیک الفرج

ایران مصاف نام گروهی پژوهشی پیرامون مباحث تاریخی ، سیاسی و دینی می باشد .
به گروه کوچک و صمیمی ما خوش آمدید .

التماس دعا داریم.

اللهم احفظ قائدنا امامنا الخامنه ای الی ظهور المهدی (عج)

☫ چو ایران نباشد تن من مباد .☫

The M.F
رمزينه تارنما
center
رمزينه رايانامه
center

۴۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایران» ثبت شده است

ایران مصاف

بسم الله الرحمن الرحیم
انشاالله به زودی مطالب هم منتشر خواهند شد .

فردوسی بفردوس است اولی

بسم الله الرحمن الرحیم

=-=-=-=-=-=-=-=-=

 فردوسی بفردوس است اولی


این شعر درباره ی حکیم توس گفته شده از کتاب اسرار نامه از استاد بزرگ سخن عطار نیشابوری می باشد.

در این شعر و کتاب سراسر عرفانی ، سعادت و خوشبختی فردوسی خردمند در دیار باقی برداشت می شود . شاعر نیز یکی از عارف ترین های ایران مقدس می باشد.

خوشا به سعادت چنین بزرگ مردی.

 

شنودم من که فردوسی طوسی *** که کرد او درحکایت بی فسوسی

به بیست و پنج سال از نو ک خامه *** بسر می‌برد نقش شاهنامه

بآخر چون شد آن عمرش بآخر *** ابوالقاسم که بد شیخ اکابر

اگرچه بود پیری پر نیاز او *** نکرد از راه دین بروی نماز او

چنین گفت او که فردوسی بسی گفت *** همه در مدح گبری ناکسی گفت

بمدح گبر کان عمری بسر برد *** چو وقت رفتن آمد بی خبر مرد

مرادر کار او برگ ریا نیست *** نمازم بر چنین شاعر روا نیست

چو فردوسی مسکین را ببردند *** بزیر خاک تاریکش سپردند

در آن شب شیخ او را دید خواب *** که پیش شیخ آمد دیده پر آب

ز مرد رنگ تاجی سبز بر سر *** لباسی سبزتر از سبزه در بر

بپیش شیخ بنشست و چنین گفت *** که ای جان تو با نور یقین جفت

نکردی آن نماز از بی نیازی *** که می ننگ آمدت زین نانمازی

خدای تو جهانی پر فرشته *** همه از فیض روحانی سرشته

فرستاد اینت لطف کار سازی *** که تا کردند بر خاکم نمازی

خطم دادند بر فردوس اعلی *** که فردوسی بفردوس است اولی

خطاب آمد که ای فردوسی پیر *** اگر راندت ز پیش آن طوسی پیر

پذیرفتم منت تا خوش بخفتی *** بدان یک بیت توحیدم که گفتی

مشو نومید از فضل الهی *** مده بر فضل ما بخل گواهی

یقین می‌دان چوهستی مرداسرار *** که عاصی اندکست و فضل بسیار

گر آمرزم بیک ره خلق را پاک *** نیامرزیده باشم جز کفی درخاک

خداوندا تو می‌دانی که عطار *** همه توحید تو گوید در اشعار

ز نور تو شعاعی می‌نماید *** چو فردوسی فقاعی می‌گشاید

چو فردوسی ببخشش رایگان تو *** بفضل خود بفردوسش رسان تو

بفردوسی که علیینش خوانند *** مقام صدق و قصر دینش خوانند

اسرار نامه(عطار نیشابوری)

الهی بودن دین زرتشت.



بسم الله الرحمن الرحیم

به نام دانای بزرگ

مجوس

لفظ  مجوس در قرآن تنها یک بار آمده و مراد از آن ایرانیان قدیم اند:

 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هادُوا وَ الصَّابِئِینَ وَ النَّصارى‏ وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَة

مسلّماً کسانى که ایمان آورده‏اند، و یهود و صابئان و نصارى و مجوس(در برخی ترجمه ها گبران معنی شده.) و مشرکان، خداوند در میان آنان روز قیامت داورى مى‏کند (و حق را از باطل جدا مى‏سازد) خداوند بر هر چیز گواه (و از همه چیز آگاه) است.سوره حج آیه17.

 

در این آیه «وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا» در مقابل چهار مذهب آمده که خود نشان می دهد مذهب مجوس در اصل مذهب شرک نبوده و در ردیف ادیان توحیدى بوده است.

اخذ جزیه از آنها دلیل بارز این مطلب است که آنها اهل کتاب بوده اند در کتاب وسائل الشیعه  کتاب جهاد باب 49،9 روایت نقل شده است مبنی بر اینکه جزیه فقط از اهل کتاب گرفته می شود و آنها یهود و نصارى و مجوس‏اند.

درتفسیرالمیزان ذیل آیه شریفه آمده:

منظور از « مجوس» قوم معروفى هستند که به زرتشت گرویده، کتاب مقدسشان « اوستا» نام دارد. چیزى که هست تاریخ حیات زرتشت و زمان ظهور او بسیار مبهم است، به طورى که مى‏توان گفت به کلى منقطع است. این قوم کتاب مقدس خود را در داستان استیلاى اسکندر بر ایران به کلى از دست دادند، و حتى یک نسخه از آن نماند، تا آنکه در زمان ملوک ساسانى مجددا به رشته تحریر در آمد ، و به همین جهت ممکن نیست بر واقعیت مذهب ایشان وقوف یافت[احتمال تحریف]. آنچه مسلم است، مجوسیان معتقد هستند که براى تدبیر عالم دو مبدأ وجود دارد، یکى مبدأ خیر، و دیگرى مبدأ شر. اولى نامش" یزدان" و دومى" اهریمن" و یا اولى" نور"، و دومى" ظلمت" است[در آیین مزدکی]. و نیز مسلم است که ایشان ملائکه را مقدس دانسته، بدون اینکه مانند بت‏پرستان براى آنها بتى درست کنند، به آنها توسل و تقرب مى‏جویند. و نیز مسلم است که عناصر بسیطه[و مخصوصا آتش را] مقدس مى‏دارند. و در قدیم الایام مجوسیان در ایران و چین و هند و غیر آنها آتشکده‏هایى داشتند که وجود همه عالم را مستند به" اهورامزدا" دانسته، او را ایجاد کننده همه مى‏دانستند[1]  .

شهید مطهری (ره) نیز در این رابطه میگوید :بر حسب عقیده اکثر علماى اسلام، زردشتیان از اهل کتاب محسوب مى‏گردند.

محقّقین از مورّخین نیز همین عقیده را تأیید مى‏کنند و مى‏گویند نفوذ ثنویّت در آئین زردشت، از ناحیه سوابق عقیده دو خدایى در نژاد آریا قبل از زردشت بوده است.

البته تنها از طریق تعبّد، یعنى از راه آثار اسلامى مى‏توانیم شریعت زردشت را یک شریعت توحیدى بدانیم، اما از نظر تاریخى، یعنى از نظر آثارى که به زردشت منسوب است، هر چند بخواهیم فقط «گاتاها» را ملاک قرار دهیم نمى‏توانیم آئین زردشتى را آئین توحیدى بدانیم. [احتمال تحریف].[2]

من ملی گرا هستم اما :

من ملی گرا هستم اما :

من ملی گرا هستم و ملیتم را هدیه اى از سوى خدا مى دانم نه برتر از خدا .

 

من ملی گرا هستم اما ، نژادم را رحمت خدا مى دانم که باید از آن براى کمک به بشریت استفاده کنم ، نه فخر فروشى.

 


من ملی گرا هستم بنا به حدیث امام صادق (ع) ، نه بنا به گفته ى وطن فروشان وطن پرست.

 


من ملی گرا هستم مثل کوروش ها و فردوسى ها و ستار ها و سالار ها ، نه مثل رضا خان ها.

 


اگر من ملی گرا هستم ، سجایاى اخلاقى نیاکانم ، مثل حجاب ، کمک به دیگران و... را الگوى خود قرار مى دهم ، نه فرهنگ برهنگى غرب را.

 


اگر من ملی گرا هستم براى آبادانى آن مى کوشم ، نه حمایت از تخریب آن.

 



من ملی گرا هستم و به ادیان باستانى آن افتخار مى کنم ، چرا که اعتقاد دارم دین مبین اسلام در راستاى آنان آمده ، نه در مقابلشان.

 

من ملی گرا هستم و می دانم ، که خدا (الله) خود را در قرآن کریم نور آسمان ها و زمین می خواند. من افتخار می کنم که برای ادیان باستانی ایران ، در آیین مهر ، خورشید (نور آسمان ) و در آین مزدیسنا ، آتش ( نور زمین ) نمادی از خدا معرفی می شده ، نه خود خدا.

 

اگر من ملی گرا هستم ، اجازه ى دخالت بیگانه در مسایل داخلى کشورم را نمى دهم ، نه اینکه کار یا بحثى کنم که آنان را خوشحال کند.

 

مى دانم که برترى نزد خدا به تقواست ، اما اگر من ملی گرا هستم ، سعى در تقویت تقواى خودمى کنم ، و دوستان خود را نیز با خود همراه کنم.

 

ملی گراى من نه تنها منافاتى با دینم ندارد ، بلکه مرا بیشتر به سوى آن یارى مى دهد.

امام زمان جلوی دوربین

با سلام خدمت تمامی دوستان شریف

امروز فیلمی رو دیدم که بسیار متاسف شدم.

این فیلم مربوط به «دیده شدن امام زمان (عج)» در میدان طاهره در مصر میان درگیری ها می باشد.

در این فیلم مردی نورانی ( تاکید می کنم نورانی) دیده می شود که با اسبی از میان مردم بعد از مدتی نا پدید می شود . این فیلم به تایید BBC و فکس رسیده اما تاسف به خاطر این که معدیدی ازهموطنان مان به راحتی فریب این فیلم را می خورند.

ابتدا در این فیلم امام زمان (به گفته ی آن ها) ظاهر می شود و به طرفی می رود و نا پدید می شود. گویی نمی داند که چه باید کند!(ضعف و دستپاچگی کاملا مشخص است ، انگار بدون هماهنگی ظاهر شده اند.)

نکته ی دوم اینکه با استفاده از نور پردازی های لازم به راحتی می توان شبیه این کار را کرد و با قطع نور ناپدید شد.(کلکی که بسیار در تردستی ها کاربرد دارد و عمومی است.)

نکته ی بعد کمک نکردن این شخص به تظاهرات کنندگان می باشد!!!

اگر دقت کنید جاهایی که مردم ایستاده اند دیگر پاهای اسب یا بهتر بگویم پایین اسب گویی در سایه می ماند.

این فریب هم از سوی دشمن بود.

این را هم بگویم که این نظر شخصی بود .

http://host10.aparat.com//public/user_data/flv_video_new/65/add883157c44a27a6d124397b29d7e85194338.mp4

 جهت تعجیل در ظهور منجی عالم بشریت صلوات